رد پای مردان در اعتیاد زنان
بیش از 70 درصد از موارد اعتیاد زنان در جامعه ایرانی، رد پای مردان مشاهده میشود؛ رد پایی که با توجه به بیشتر بودن امکانات درمانی مردان معتاد نسبت به زنان معتاد و بسیاری مسائل دیگر از جمله «تابو»های شایع در جامعه و «انگ»ی که از اعتیاد بر پیشانی زنان معتاد میخورد، روز به روز در سایه غفلت مسوولان و جامعه از مسائل اعتیاد زنان، عمق بیشتری پیدا میکند.
اما آنجا که سخن از «انگ اعتیاد زنان» به زبان میآید، به ذهن رسیدن واژههایی چون «زوال»، «بیحیثیتی»، «بیآبرویی»، «تنفروشی»، «رسوایی» و «سرخوردگی» و بسیاری واژههای تلخ دیگر، اجتنابناپذیر است و این انگ برای زنانی که از معضل اعتیاد در رنجند، در حالی هنوز در جامعه ما پررنگ باقی مانده است که به گفته رئیس انجمن مبارزه با آسیبهای رفتاری، ترس از «بدنامی به این ننگ» و تبعات اجتماعی آن، سهم 80 درصدی روبه رشد فقدان تمایل به ترک در زنان معتاد را به خود اختصاص داده است.
در این بین، به گفته بسیاری کارشناسان، زنان عمدتا در پی شکست تلاشهای مکرر برای نجات همسران معتاد خود، خواسته یا ناخواسته، تن به آلودگیو انگ و ننگ اعتیاد میسپارند.
متاسفانه تعداد قابل توجهی از زنان معتاد، مورد سوءاستفاده یا خشونت جنسی قرار میگیرند و این در حالی است که کمترین توجه به کاهش آسیب زنان معتاد در جامعه اعمال میشود.
زنان معتاد در حالی درگیر ناهنجاری اعتیاد میشوند که بر اساس یک پژوهش میدانی انجام شده، عامل اعتیاد بیش از 70 درصد زنان معتاد، همسران معتاد در بیشتر موارد، یا خانوادههای معتاد در موارد کمتر (عمدتا پدر یا برادر معتاد) هستند و این همه موارد نیز در حالی است که کاهش آسیب اعتیاد در زنان، بر خلاف همه اقدامات درمانی و کاهش آسیب انجام شده برای مردان معتاد، هرگز به معنای واقعی در جامعه تحقق نیافته است.
از آنجا که مردان معتاد برای مصرف راحتتر مواد اعتیادآور، همسران خود را نیز وادار به مصرف این مواد میکنند، بیش از سایرین، در معرض خطر اعتیاد قرار دارند، خاطرنشان میکند: علیرغم اهمیت ویژه اعتیاد زنان و تاثیر شدید منفی آن بر بنیان جامعه و خانواده، متاسفانه هنوز هیچ برنامه منسجمی برای درمان زنان معتاد جامعه در دستور کار قرار نگرفته است.
انگ اجتماعی اعتیاد، زنان معتاد را به حاشیه رانده است، آنگونه که زنان معتاد برای فرار از این انگ، کمتر به مراکز درمانی مراجعه کرده و اغلب اعتیاد خود را پنهان میکنند.
90 درصد معتادان زن، حداقل یکبار مورد سوءاستفاده و خشونت جنسی همسر یا تجاوز غیرهمسر قرار میگیرند. او این نکته را نیز بیان میکند که بر اساس نتایج ارزیابی اعتیاد، کمتر از 10 درصد مجموع مراجعهکنندگان به مراکز درمانی اعتیاد، زنان معتاد هستند و بنابراین توسعه مراکز درمان اعتیاد و مراکز گذری کاهش آسیب اعتیاد ویژه زنان که تعداد آنها در کل کشور انگشتشمار است، ضروری است.
طبق آخرین یافتههای به دست آمده از ارزیابی وضعیت اعتیاد در کشور، پنج تا شش درصد معتادان کشور، زن هستند که با احتساب جمعیت پایه حداکثر یک میلیون و 200 هزار نفری برای معتادان رسمی کشور، این تعداد به 60 هزار نفر میرسد. وی بهرغم اینکه آمار زنان معتاد در ایران را کمتر از شمار زنان معتاد در کشورهای صنعتی میداند، معتقد است که همین آمار نیز، با توجه به اهمیت جایگاه زنان در فرهنگ و جامعه ما، توجه خاص میطلبد. مجری طرح ارزیابی وضعیت اعتیاد در کشور البته این موضوع را نیز خاطرنشان میکند که بر خلاف کمتر بودن آمار زنان معتاد نسبت به مردان معتاد، نسبت زنان معتاد تحت درمان(پنج درصد مجموع معتادان تحت درمان)، بسیار کمتر از مردان است که این مساله برای جامعه نگرانکننده به نظر میرسد و البته یکی از مهمترین علل کمتر بودن شاخص مراجعه زنان معتاد به مراکز درمان نسبت به مردان معتاد، «تابو»های جامعه در این زمینه و «انگ» و «ننگ»ی که در مورد اعتیاد زنان بر جامعه حاکم است، به شمار میرود.
آمار زنان معتاد نیز که بگذریم، بررسی مجموع آسیبهایی که به تبع اعتیاد به زنان معتاد وارد میشود، حائز اهمیت است و از جمله این آسیبها میتوان به کمبود مراکز درمان و کاهش آسیب ویژه زنان معتاد، متمرکز بودن برنامههای درمانی برای معتادان مرد، فقدان حساسیت درباره اعتیاد زنان، کمبود حمایت از خانواده و دوستان برای ترک و در نهایت درگیری با مسائلی همچون نگهداری فرزند و... اشاره کرد که البته در کنار این موارد، خطر «سقوط اخلاقی» نیز گنجانده میشود.